۷ ویژگی منحصر به فرد رهبران بزرگ که آنها را متمایز میکند
به گفته ی «وارن بنیس» رهبری می تواند به معنای «توانایی تبدیل دیده ها به واقعیت» باشد. نمونه های بسیاری از این مفهوم در طول تاریخ مشاهده شده است که از آن جمله می توان به درگیری های نظامی، پروژه های بشر دوستانه و دنیای تجارت و بازرگانی اشاره کرد.
به عنوان مثال بخش کارخانه داری انگلیس را در نظر بگیرید که در آن شرکت ها چگونه بحران کاهش ناگهانی منابع خارجی را مدیریت کردند و منجر به رونق چشمگیر بخش تولید شدند( a remarkable recovery after outsourcing had triggered a rapid decline). در نتیجه ی این موضوع، در حال حاضر بخش کارخانه داری انگلیس، بیش از ۲/۵ میلیون نیرو استخدام می کند و ۵۲ درصد بخش اعظم صادرات ملی این کشور، از این کارخانه ها تأمین می شود.
مثال فوق بر اهمیت یک رهبری خوب و قوی و تأثیر آن بر ایجاد تغییرات مثبت، حتی در چالش انگیزترین شرایط تأکید دارد. همچنین به ما بینشی راجع به ویژگی های یک رهبر خوب می دهد که بسیاری از آن ها از این جهت که قابل انتقال در کلیه جوامع و صنایع می باشند، اساساً با ارزش هستند. در ادامه، با در ذهن داشتن این مطلب، به بررسی برخی دلایل که موجب تمایز افراد به عنوان رهبران بزرگ می شوند، می پردازیم.
۱- رهبران بزرگ قادرند اعتماد افراد پیرامونشان را نسبت به خود جلب کنند
با وجود دام های بسیاری که در رابطه با رهبری وجود دارند(the successful direction of others has nothing to do with status, titles or seniority)، هدایت موفق دیگران هیچ ارتباطی با موقعیت، القاب و یا مافوق بودن آن ها ندارد. در واقع رهبری توسط یک نیروی درونی فرماندهی می شود تا اعتماد دیگران را نسبت به شما جلب کند. حتی این جلب اعتماد می تواند از طریق برقراری ارتباطی صادقانه صورت گیرد. اگر قادرید این اعتماد را کسب کنید، پس می توانید بر دیگران تأثیر بگذارید، استعدادهای آن ها را به بهترین شکل رشد دهید و آن ها را در بینش منحصر به فرد خود نیز سهیم سازید.
۲- رهبران بزرگ به طور مداوم در جست و جوی ترقی و پیشرفت هستند
افرادی که ویژگی های رهبری دارند، به جای این که زیر فشار مسئولیت ها و وظایف پر خطر شانه خم کنند، تلاش می کنند تا قله های بلند موفقیت را فتح نمایند. طبق آمار بدست آمده، ۷۰ درصد مهم ترین درس هایی که رهبران یاد گرفته اند(۷۰ % of leaders learned their most important lessons)، از مسؤولیت های پر ریسک و تغییرات شغلی غیرمنتظره بوده است. این امر به اشتیاق دائم آن ها به پیشرفت و استفاده از مشکلات و موانع به عنوان وسیله ای برای رشد و کامیابی تأکید دارد.
۳- رهبران بزرگ پر از شور و انرژی هستند و قدرت تمرکز دارند
ادامه ی حرکت به سمت پیشرفت های پیاپی، به تنهایی می تواند دشوار باشد، اما رهبران اغلب می توانند بر شور و اشتیاق خود تکیه کنند و در شرایط سخت و مخالف، با تمرکز به مسیر خود ادامه دهند(passion and focus when negating difficult times). وقتی با چالش های مهم مواجه می شوند، میل و اشتیاق قلبی به آن ها انگیزه ی ادامه ی حرکت می دهد؛ به عنوان مثال یک توانایی برای ابقای تمرکز، تضمین می کند که انرژی مثبت آن ها به طور سازنده مورد استفاده قرار گرفته است. چنین شور و ذوقی قابل اعتماد و مسری بوده و بدین معنا است که باعث جذب دیگران و سهیم شدن آن ها با شما در اهدافتان می شود.
۴- رهبران بزرگ وظایف حساس عملیاتی را بر عهده می گیرند
داستان های بسیار جالبی راجع به کارآفرینان شجاع در جوامع متفاوت وجود دارد که یکی از این داستان های بسیار خاص و جالب درباره ی «ریچارد برانسون» است. وقتی عمه ی برانسون در یک مهمانی خانوادگی در تعطیلات آخر هفته، وی را مورد تمسخر قرار داد و یادآوری کرد که او نمی تواند شنا کند، «برانسون» پدرش را در راه برگشت به خانه مجبور کرد تا اتومبیل را به کنار جاده براند و به طور ناگهانی در رودخانه ی آن نزدیکی ها پرید. او شرط را برد و ثابت کرد اگر رهبران می خواهند در طول زمان موفق باشند، باید شجاعت را در سرشت خود نهادینه کنند. در اصطلاح تجارت این به معنای «اشتیاق بر عهده گرفتن وظایف حساس عملیاتی، قبل از انجام آن ها در شرایط دشوار است.»
۵- رهبران بزرگ هرگز راضی نمی شوند
«ریچارد برانسون» به عنوان یک کارآفرین شخص بسیار جالبی است. او به یقین بسیاری از خصوصیات مورد نیاز برای یک رهبر واقعی را داراست و نه تنها در پذیرش ایده های جدید و عملی کردن آن ها شجاع است، بلکه هرگز ابراز رضایت نمی کند و همیشه به دنبال پروژه های جدید و هیجان انگیز است(and constantly looks to embark on new and exciting projects). این عادات منوط به رویکردی است که پروژه ها و وظایف کاری خاصی را از ما می طلبد. همچنان که رهبران حقیقی هرگز در جا نمی زنند و همیشه در جست و جوی موقعیت های آینده دار هستند. هرچند ممکن است این موقعیت ها ایجاد شوند.
۶- ترس از شکست، عامل محرک رهبران بزرگ است
ترس از شکست، مفهومی روانشناسی است که همیشه مورد بحث می باشد، اگر چه در موارد بسیاری نیز به اشتباه از آن تعبیر می شود. اگر این ترس بیش از حد شود، می تواند زیانبار باشد؛ اما رهبران حقیقی از این ترس به عنوان موتوری برای به حرکت درآوردن تلاش خود و نیل به موفقیت های آتی استفاده می کنند. این ترس در نهایت به ابزاری انگیزه دهنده و هدفمند تبدیل و منجر به حرکت به سمت سطوح بالاتر، سعی و کوشش و در نتیجه بازدهی بیشتر می شود. رهبران بزرگ همچنین می توانند این نظریه ی روانشناسی را در عمل به کار بندند و با عنایت به آن، حتی بعد از شکست خوردن یا غافلگیر شدن به راه خود ادامه دهند.
۷- رهبران بزرگ فروتن، متواضع و شوخ طبع هستند
در حالی که رهبری موضوعی جدی و با اهمیت است، صاحبان بزرگ ترین مشاغل در طول تاریخ بسیار شوخ طبع بوده اند. به طور مثال، نخست وزیر بزرگ انگلیس، «وینستون چرچیل» را در نظر بگیرید که لطیفه ها و گفته هایش چه طور افسانه ای هستند و بر نسل های مختلف برتری جسته است. بذله گویی بسیار مهم است؛ چرا که نمایان گر فروتنی است که در بطن خود، موقعیت و طبقه ی اجتماعی را نادیده گرفته و همه را با یکدیگر برابر می داند. این موضوع درگاهی است برای ورود به برقراری روابط صادقانه و آزاد، جایی که رهبران مقتدرانه صحبت می کنند و به نیازهای دیگران با جان و دل گوش می کنند.
منبع : ۵عصر