هوش هیجانی در مدیریت : چگونه هوش هیجانی را در کسب و کار خود پرورش دهید ؟
هوش هیجانی در مدیریت چیست ؟ کارمندانی که هوش هیجانی خوبی دارند، کسبوکار را به بهترین وجه اداره میکنند.ویژگی کلیدی که رهبری سازمانها باید در کارمندان خود جستوجو کنند هوش هیجانی است.
طبق گزارش مجمع اقتصاد جهانی، هوش هیجانی در مدیریت یکی از ده مهارت برتر مورد نیاز برای کارمندان در تمام سطوح سازمانها در سال ۲۰۲۰ و بعد از آن است. «مک کینزی اند کمپانی» (McKinsey & Compan)پیشبینی میکند که تا سال ۲۰۳۰، نیاز به مهارتهای هیجانی از مهارتهای شناختی پیشی میگیرد.
با این حال، در مطالعات اخیری که خدمات تحلیلی هاروارد بیزنیس ریویو انجام داده، فقط ۱۸درصد از شرکتها گفتهاند که هوش هیجانی در مدیریت را در فرهنگ خود نهادینه کردهاند.
آیا کسبوکار شما جزو ۱۸درصد است یا ۸۲درصد؟ اگر اطمینان ندارید، به احتمال خیلی زیاد شرکت شما جزو ۸۲درصد از کسبوکارهاست که هوش هیجانی را در فرهنگ خود نگنجاندهاند.
به هر حال آیا میخواهید بدانید جایگاه شرکت شما کجاست و قوتها و ضعفهای آن چه هستند؟ خودآگاهی، پایه و اساس هوش هیجانی در هر دو سطح فردی و سازمانی است. نمیتوانید چیزی را رشد و توسعه دهید مگر از آن آگاه باشید و دلیل ریشهای آن را بدانید.
در این مقاله ایران مدیر در مییابید که روشهای مختلفی برای ارزیابی وجود دارد تا جایگاه کسبوکار شما را برحسب هوش هیجانی در مدیریت مشخص کند:
مشارکت رایج در قدرت نفوذ و نظرسنجیها
بسیاری از شرکتها از ارزیابیهای خود که شامل سؤالاتی مبتنی بر هوش هیجانی در مدیریت است استفاده میکنند. سؤالات مربوط به هوش هیجانی را در زیر مشاهده میکنید. آیا هیچکدام از سؤالات در نظرسنجی مشارکت موجود است و از آنها برای سنجش جایگاه سازمان خود استفاده میکنید؟
هدایت گروههای متمرکز: درحالیکه نظرسنجیها برای دریافت بازخورد ناشناس بسیار خوب است، زمینه و جزئیاتی که میتوانید از گفتوگو با مردم به دست آورید قادر است تفاوت بزرگی ایجاد کند. هدایت گروههای متمرکز مؤثر که تنها فرصتی برای شکایت مردم نیستند، مهارت و برنامهریزی زیادی میطلبد.
ارزیابی هوش هیجانی در مدیریت سازمانی را تکمیل کنید: اگر قبلاً از نظرسنجی مشارکتی استفاده نکردهاید، باید بدانید که یافتن ابزاری ساده برای ارزیابی هوش هیجانی در مدیریت رفتار سازمانی ، بسیار روشنگر است.
چه چیزی را ارزیابی کنید
صرفنظر از روشی که برای ارزیابی هوش هیجانی در مدیریت سازمان خود به کار میبرید، اینها برخی از مسائل کلیدی است که باید ارزیابی شود:
- آیا فرهنگی غنی در دریافت بازخورد دارید؟
- آیا افراد در شرکت شما برای پذیرفتن خطر و انجام نوآوری احساس امنیت میکنند؟
- آیا سازمان شما سریعالانتقال و مقاوم است؟
- آیا مردم از پس تعارض بهخوبی برمیآیند؟
- آیا مردم قادر به مشارکت در مناظرۀ سودمند هستند؟
- آیا مردم از اهداف و ارزشهای سازمان نیرو میگیرند؟
- آیا مردم از مکالمات دشوار خودداری میکنند؟
- آیا رهبران شما قادر به مدیریت مؤثر تغییر هستند؟
- آیا افراد در سازمان شما احساسات را با مهارت مدیریت میکنند؟
- آیا افراد قادر به گوشکردن بدون قضاوت هستند؟
- آیا افراد اشتباه خود را میپذیرند؟
- آیا افراد زمانی که بازخورد سازنده دریافت میکنند حالت تدافعی میگیرند؟
- آیا افراد احساس میکنند مدیرانشان به آنها تعلیم میدهند و پیشرفت میکنند؟
- آیا افراد فشار و تنش را مدیریت میکنند؟
اینها برخی از سؤالات کلیدی هستند که میتوانید در جریان نظرسنجی یا هدایت گروه متمرکز بپرسید تا کشف کنید چگونه افراد در شرکت شما موقعیتهایی که احساسات قوی را میطلبد کنترل میکنند. اگر مشارکت شما و دیگر نظرسنجیها اینگونه سؤالات را نپرسند، باید به دنبال فرایند ارزیابی جدیدی که این کار را انجام دهد بگردید.
بسیار مهم است که جایگاه سازمان خود را برحسب رفتارها و ارزشهای مربوط به هوش هیجانی در مدیریت تعیین کنید. زمانی که قوتها و فرصتهای سازمان خود را برای پیشرفت در هوش هیجانی تعیین کردید، سپس میتوانید رویکردی برای پیشبرد این مهارتها در سازمان خود در نظر بگیرید.
چگونه هوش هیجانی را در سازمان خود توسعه دهید.
هوش هیجانی در مدیریت و تغییر
مدیریت احساسات ریشه در توانایی افراد دارد تا بتوانند سریعالانتقال باشند، تغییر را بپذیرند، همکاری کنند، بازخورد ارائه دهند، خطر کنند، تعارض را مدیریت کنند و تحت فشار عمل کنند. زمانی که احساسات مدیریت نشوند، بر روابط و کار دستهجمعی تأثیر منفی بگذارد، ابتکار را سرکوب کرده و عملکرد سازمان را مختل میکند.
برای اینکه هوش هیجانی را در فرهنگ کسبوکار خود وارد کنید، افراد در تمام سطوح باید مهارتهای هوش هیجانی را یاد بگیرند و آنها را در حوزههای کلیدی پیشرفت که طی مرحلۀ ارزیابی شناسایی میکنید، به کار گیرند. در زیر برخی از بهترین روشهایی آمده است که مشتریان ما برای ساخت فرهنگ هوش هیجانی بالا استفاده میکنند:
براساس ارزیابی شما، رفتارهای کلیدیای که به نتایج مورد نظر شما منجر خواهد شد شناسایی کنید. برای مثال، اگر توسعۀ فرهنگی غنی در دریافت بازخورد هدف باشد، در این صورت مردم باید از گفتوگوهای بازخوردی اجتناب نکنند. آنها باید آن فرهنگ را با نداشتن حالت تدافعی در مقابل دریافت بازخورد الگوسازی کنند.
از بالا شروع کنید
اگر رهبران ارشد شرکت شما در کسبوکاری سرمایهگذاری نکنند و مهمتر از آن رفتارهای کلیدی خودشان را نشان ندهند، ترغیب بقیۀ سازمان به مشارکت بسیار دشوار است.
زمانی که مردم رفتارشان را نشان میدهند، بازخوردی مثبت ارائه دهید. انسانها برای دریافت اعتبار به یکدیگر متصل هستند، درنتیجه میتوانید از آن برای کمک به ایجاد رفتارهای مبتنی بر هوش هیجانی که سعی بر ایجادشان در فرهنگ خود دارید استفاده کنید.
رفتارهای مبتنی بر هوش هیجانی را در فرایند مدیریت عملکرد خود، ازجمله هرگونه برنامۀ تشویقی قرار دهید. ممکن است انجام کامل این کار زمانبر باشد، اما نشان میدهد شرکت شما درخصوص پاداشدادن به نتایجی که افراد به دست میآورند، جدی است.
آموزش مهارتهای هوش هیجانی را عرضه کنید
هوش هیجانی در مدیریت مهارتی ذاتی و غریزی نیست، بلکه مجموعهای از بینشها، رفتارها و استراتژیها بر مبنای چگونگی پاسخهای مغز ما در هنگام فشار است که البته تمام اینها قابل یادگیری است.
ارزیابی ۳۶۰درجهای اهرمی. همۀ ما نقاط کوری در خودآگاهی خود داریم. از تکنولوژی برای عرضۀ فرصتهای یادگیری در تمام سطوح بهره ببرید. هوش عاطفی همان قدر که برای عملکرد کارمندان پرمسئولیت حیاتی است، برای رهبران بالارتبه نیز مهم است.
با ظهور یادگیری زنده، آنلاین، تعاملی و جالب توجه، دیگر نیازی نیست که افراد در کلاسهای آموزشی حضوری شرکت کنند. در واقع زمانی که این آموزش بهخوبی صورت گیرد، یادگیری زندۀ آنلاین میتواند از کلاسهای آموزشی حضوری مؤثرتر باشد.
هوش عاطفی مزیتی رقابتی است
همانطورکه یکی از مشتریهای ما گفت: «ارزیابی و آموزش هوش عاطفی شبیه داشتن سکوی کنفرانس ویدئویی است. دیگر سؤال این نیست که آیا قصد دارید هوش عاطفی داشته باشید، بلکه مسئله این است که کدام برای سازمان ما مهمترین گزینه است.» با ظهور هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی و رباتیک، مهارت کلیدی انسان که در دهههای آینده ضروری خواهد بود هوش عاطفی است.
سازمانهایی که روی گنجاندن هوش عاطفی در فرهنگ خود سرمایهگذاری میکنند تا بخشی از ۱۸درصد از شرکتهایی باشند که هوش عاطفی دارند، مزیتی رقابتی هم در بستر سازمانی و هم در بستر شخصی خواهند داشت.
سخن آخر
در این مقاله با موضوع هوش هیجانی در مدیریت آشنا شدیم. همچنین نقش هوش عاطفی در سازمان را دانستیم. نظر شما در این باره چیست؟ لطفاً ایدههای خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.
منبع: Business