سبکهای مدیریتی
تحلیلگرانی که درباره مبحث مدیریتی مطالعه میکنند، چند سبک موثر مدیریتی را شناسایی کردهاند. در حقیقت هیچ کدام از سبکها را نمیتوان به عنوان بهترین سبک مدیریتی معرفی کرد و برخی از سبکهای مدیریتی مخصوص به یک فرد یا شخصیت خاص هستند. همچنین میتوانید سبکهای مختلف مدیریتی را انتخاب کنید تا به بهترین الگو برای شرکت خود برسید.
در ادامه ما روی سه سبک مدیریتی مختلف که میتوانند هر مدیری را به یک رهبر اثربخشتر تبدیل کنند، بحث میکنیم.
سبک مدیریتی متقاعدکننده
یک رهبر، زمان زیادی را با اعضای تیم خود سپری میکند. مشارکت با کارکنان به مدیر اجازه میدهد تا به جای دستور دادن یا تقاضای بیش از حد، رغبت مطلوبی را در تیم ایجاد کند. مدیران موثر از کار اعضای تیم خود مطلع هستند و هر روز در زندگی کاریشان حضور دارند.
سبک مدیریتی دموکراتیک
یک مدیر دموکرات تیم خود را دعوت میکند که به صورت مستقیم در تصمیمگیریها شرکت داشته باشند. خطوط باز ارتباطات بین مدیران دموکراتیک و کارکنان به این نوع از مدیران اجازه میدهد تا مهارتها و مزایای هر کارمند را درک کنند. مشارکت باز و تبادل نظرات در بین سطوح مختلف کارمندی به همه اجازه میدهد تا در نتیجه یک تصمیم یا یک پروژه، سهیم باشند.
این سبک مدیریتی هنگامی بیشتر موفق میشود که مدیران فرایندهای تصمیمگیری سازمانیافته و کارآمد را توسعه بدهند. در غیر این صورت، دریافت ورودی از تمام افراد میتواند سبب نامنظمشدن و کند شدن فرایند شود.
مدیریت آزادی مطلق اقتصادی
مدیر آزادی مطلق (عدم مداخله) بیشتر شبیه یک مربی است تا یک مدیر. این مدیرها از کارکنان خود میخواهند تا پا پیش گذاشته و تصمیمگیری کنند. این مسئله به تیم اجازه میدهد تا حس مالکیت در هر خصوص پروژههای مختلف را داشته باشد. مدیر در این سبک فکری در حاشیه میماند و فقط هنگامی که مسائل دچار مشکل شوند ورود کرده و پیشنهاداتی میدهد. در غیر این صورت کار خاصی نمیکند و به کارمندان خود اجازه خلاقیت و فعالیت بر اساس تشخیص و رهبری شخصی را میدهد.
سه لایه مدیریت
کسب و کارها و شرکتهای بزرگ اغلب از سه سطح اولیه مدیریتی در ساختار خود استفاده میکنند. ممکن است عباراتی را شنیده باشید که از این لایههای مختلف مدیریتی مثل مدیریت میانی یا مدیریت ارشد استفاده میکنند.
مدیریت سطح پایین (Low-level management)
مدیران سطح پایین شامل نقشهایی مثل رهبران پیشرو در تیم، سرپرست، سرگروه بخش و ناظر هستند. این سطح از مدیریت، که پایینترین لایه محسوب میشود، مسئولیت نظارت بر کار کارمندان یا کارکنان را دارد و باید به آنها در هدایت مسیر کاریشان کمک کند.
مسئولیتهای سطح پایین مدیریتی اغلب شامل تضمین کیفیت کارکنان، هدایت کارمندان در فعالیتهای روزمره و هدایت آنها در مسیرهای مختلف است. این مدیران همچنین مسئول نظارت روزانه و برنامهریزی شغلی برای تیم خود هستند و باید در خصوص عملکرد کارمندان به آنها بازخوردهای لازم را ارائه کنند.
مدیریت میانی (Middle management)
مدیران میانه یا واسطه، لایه دوم طبقهبندی مدیریتی محسوب میشوند و تحت نظارت مدیران ارشد قرار دارند. سطح مدیریتی میانی شامل افرادی میشود که نقش مدیر یک حوزه، منطقه یا شعبه را دارند. آنها مسئول انتقال اهداف استراتژیک از سوی مدیریت ارشد به مدیران پایینتر است.
برعکس سطح مدیریتی ارشد، مدیران میانی زمان خود را بیشتر به فعالیتهای سازماندهی و هدایتی اختصاص میدهند. این مسئله شامل تعریف و بحث بر روی سیاستهای مهم برای مدیران پایینی، ارائه راهنمایی به آنها به منظور بهبود عملکرد و اجرای برنامههای سازماندهی میشود.
مدیریت ارشد (Senior management)
مدیریت ارشد شامل مدیر اجرایی، رئیس، معاون رئیس و اعضای هیئت مدیره در بالای هرم مدیریتی قرار دارد. آنها باید اهداف و مسیرهای یک سازمان را تبیین کنند. سطح مدیریتی ارشد، برنامههای استراتژیک و سیاستهای شرکتی را تنظیم کرده و در خصوص سمت و سوی سازمان در بالاترین سطح، تصمیمگیری میکند. این افراد همچنین نقشی حیاتی در کنترل منابع بیرونی و مراقبت از سهامداران و همچنین نظر عموم در خصوص عملکرد شرکت، به عهده دارند.
منبع : ایران مدیر