درس هایی از فیس بوک و توئیتر برای کسب و کارهای کوچک
بحرانهای مالی شرکتهای بزرگ، اصول مهم دنیای کسبوکار و بهترین شیوهی تصمیمگیری در زمان چالشهای سخت را به ما نشان میدهد.
صرفنظر از اینکه یک شرکت خصوصی کوچک یا یک شرکت بزرگ را اداره میکنید یا در مراحل ابتدایی راهاندازی کسبوکار خود هستید، گزارشات درآمد شرکتهای فیسبوک و توییتر برای تمامی رهبران کسبوکار حاوی درسهای مهمی است.
فیسبوک در سال ۲۰۱۲ تأسیس شد و در سال ۲۰۱۴، در حالی سهام خود را عرضهی عمومی کرد که کارشناسان یکی از پرشورترین IPO های تاریخ را برای این شرکت پیشبینی میکردند. پس از یک هفتهی ناامیدکننده، قیمت سهام فیسبوک دوباره بالا رفت. بااینحال مثل تمام شرکتهای در حال رشد، روند پیشرفت فیسبوک نیز فراز و نشیبهای زیادی داشت. به گزارش CNN، هفتهی گذشته ارزش سهام این شرکت ۱۹ درصد کاهش یافت که معادل با زیان ۱۲۳ میلیارد دلاری برای سهامداران آن بود. نیویورکتایمز این ماجرا را «یکی از بزرگترین سقوطهای یکروزهی ارزش بازاری یک شرکت» نامید و نوشت: «این سقوط، ایمان به شکستناپذیری شرکتهای فنّاوری را از بین برد.»
ارزش سهام توییتر نیز در دومین سهماههی سال ۲۰۱۸، پسازاینکه این شرکت میلیونها حساب کاربری جعلی و بیاستفاده را بست، کاهش چشمگیری داشت. توییتر در سال ۲۰۰۶ تأسیس شد و در سال ۲۰۱۳ سهام خود را عرضهی عمومی کرد.
چه در حوزهی تکنولوژی فعالیت کنید و چه هر صنعت دیگری؛ میتوانید رشد و سقوط برندهای برتر رسانههای اجتماعی، نکات مهمی یاد بگیرید:
۱- همهی شرکتهایی که بیش از ۲۰ سال دوام آوردهاند، لغزشها و سختیهای قابلتوجهی را پشت سر گذاشتهاند. توانایی شرکتها در جبران خسارتها و ضربههایی که خوردهاند و موفقیت در سودآوری مجدد، همان ویژگی برتر رهبران واقعی کسبوکار است که آنها را از ستارههای زودگذر و کوتاهمدت بازار متمایز میکند. رسانههای اجتماعی نسبت به سایر صنایع، یک گروه تجاری نسبتاً جدید محسوب میشوند و ما هنوز پایهای برای مقایسه در دست نداریم. در واقع همین حالا، تاریخ در حال نوشته شدن است.
۲- مشتریان و پایگاه دادهی شما، خون حیات کسبوکار هستند: اهمیت هر دو را درک کنید و نهایت دقت را در تعامل با آنها نشان دهید. حادثهای که برای فیسبوک رخ داد هنوز پیش چشم ما است: زمانی که این شرکت نقض حریم خصوصی را تجربه کرد و به شرکتهای ثالث اجازه داد به دادههای کاربران دسترسی داشته باشند، اعتماد بسیاری از مردم و رسانهها را از دست داد.
۳- در ادامهی نکتهی قبل، به دنبال جذب وفاداری واقعی مشتریان به برند باشید. یکی از شکایتهای رایج بسیاری از کاربران رسانههای اجتماعی این است که زمانی که سوال یا مشکلی دارند، نمیتوانند به یک «انسان واقعی» دسترسی داشته باشند. شاید این شرکتها در استفاده از سیستمهای اتوماتیک تعامل با مشتری، افراط کردهاند.
۴- مدیران باتجربه را به همکاری دعوت کنید و به آنها آزادی عمل بدهید. شاید رهبران قدیمی، بهاندازهی رهبران جوان تجربهی کار با تکنولوژی را نداشته باشند، ولی آنها در طول دوران حرفهای خود بحرانها و چالشهای زیادی را پشت سر گذاشتهاند. شرکتهای فیسبوک و توییتر نیز تنوع بیشتری به تیمهای خود بخشیدهاند و شاید حالا زمان مناسبی باشد که از تجارب افراد کارآزموده نیز بهرهمند شوید.
۵- اطمینان حاصل کنید که در دوران بحران، رسانهها را بهخوبی مدیریت میکنید. نهتنها رقیبان، بلکه بسیاری از جریانات رسانهای، از سقوط شرکتهای موفق استقبال میکنند. مسئولیت تمام اشتباهات را به عهده بگیرید، بهطور واضح برنامهی تغییران جدید خود را اعلام کنید و قولهایی را که دادهاید، عملی کنید. با متخصصان صنعت خود صحبت کنید و توصیههای آنها را به کار بگیرید.
۶- در دنیای کسبوکار امروزی، جهتگیری سیاسی آسیبهای زیادی به دنبال دارد. از حمایت گروههای سیاسی پرهیز کنید و اجازه ندهید این موضوع به کسبوکار شما آسیب بزند. شما نمیتوانید هزینهی نارضایتی بعضی از بخشهای مشتریان پایه را که همسو با این جریانات نیستند، بپردازید. رسانههای اجتماعی، پلتفرمهایی برای بیان آزادانهی نظرات و عقاید هستند. پس روی آنچه کاربران شما میگویند نظارت داشته باشید، اما هرگز خودتان را به این بحثهاوارد نکنید.
۷- فروتن باشد و از غرور پرهیز کنید. از اشتباهات درس بگیرید. بهویژه درزمانی که کسبوکار شما در حال رشد و تکامل است، هرگز پاسخ تمامی سوالات را نمیدانید. ممکن است شما هم مانند فیسبوک و توییتر، با بحرانها و مشکلات مالی بزرگی روبرو شوید. این نکته را به یاد داشته باشید: جوانان ۲۰ ساله، اشتباهات زیادی مرتکب میشوند، تصادف میکنند، به گروههای اشتباه ملحق میشوند، یا تصمیمات نادرستی اتخاذ میکنند. اما آنها بازهم تا ۵۰ سالگی، ۷۵ سالگی و حتی بیشتر به زندگی خود ادامه میدهند. کسبوکار نیز از همین قاعدهی عمومی پیروی میکند. تنها زمان است که نشان میدهد کسبوکار شما، یا این غولهای رسانههای اجتماعی، به دوران بلوغ واقعی یا کهنسالی رسیده است.