تکلیف مجلس به دولت با خرج ملت به امید بهبود ناکارامدی در کاهش شدت مصرف انرژی
دانشیار دانشگاه تهران بیان داشت :مصوبه نصب کنتورهای هوشمند برق ظاهراٌ مصوبه خوبی است و در راستای اصلاح الگوی مصرف و کاهش شدت مصرف انرژی است که یکی از نگرانی های اصلی متخصصان و برنامه ریزان کشور در حوزه اصلاح الگوی مصرف انرژی می باشد. اما ذکر چند نکته برای این مصوبه ضروری است که باید مورد توجه نمایندگان واقعی مردم در مجلس شورای اسلامی قرار میگرفت.
یونس نوراللهی، دانشیار دانشگاه تهران در یادداشتی بیان داشت:در خبرها آمد بود که “دولت مکلف به نصب کنتورهای هوشمند برای مشترکین برق با اولویت مشترکین پر مصرف شد”. طبق بند الحاقی ۲، به منظور اصلاح الگوی مصرف برق، دولت مکلف است نسبت به نصب کنتورهای هوشمند برای مشترکین برق با اولویت مشترکین پر مصرف اقدام و هزینه مربوط را به صورت اقساطی از مشترکین دریافت نمایند.
این مصوبه ظاهراٌ مصوبه خوبی است و در راستای اصلاح الگوی مصرف و کاهش شدت مصرف انرژی است که یکی از نگرانیهای اصلی متخصصان و برنامه ریزان کشور در حوزه اصلاح الگوی مصرف انرژی میباشد. اما ذکر چند نکته برای این مصوبه ضروری است که باید مورد توجه نمایندگان واقعی مردم در مجلس شورای اسلامی قرار میگرفت.
۱- چرا اینگونه مصوبات که همیشه ناظر برخرج از جیب ملت است با واکنشی جدی از طرف نمایندگان مردم مواجه نمیشود و نمایندگان محترم به راحتی میپذیرند که دولت از جیب موکلین آنها هزینههای گزاف و در مواردی حتی چند برابری انجام دهد. این اولین مورد از اینگونه مصوبات ناعادلانه نیست و آخرین هم نخواهد بود. همه تعویض کارت پایان خدمت، کارت ملی و… و حالا هم تعویض کنتور برق از جیب مردم را بخاطر دارند.
۲- چگونه است که بکرات مشاهده شده است که دولتها برای اصلاح برخی ناکارآمدیهای و تصمیمات نادرست مدیران قبلی خود در بخشهایی یا حتی برای بهبود کنترلها، نظارتهای خود و دیگر اقدامات مورد نیاز مجموعههای خود و نه بهبود ارائه خدمات به مردم تغییراتی را در سیستمها ایجاد میکند، ولی هزینههای آن را با مصوب دستگاههای اجرایی خود و بعضا با مصوبات مجلس از جیب مردم پرداخت میکند.
۳- واقعا منطق ناظر بر این موضوع چیست که نمایندگان را متقاعد کرده است به این بخش از لایحه بودجه ۹۸ رای مثبت بدهند؟ دولت میخواهد برای کاهش مصرف انرژی الکتریکی با نصب کنتورهای سه یا چهار زمانه مصرف برق را با اعمال قیمتهای متفاوت و اخذ هزینههای بیشتر در زمان پیک مصرف برق کاهش داده و مدیریت نماید که اصل پیشنهاد بسیار معقول و منطقی است. ولی چرا از جیب مردم؟
۴- آیا بهتر نیست چنین طرحهایی ابتدا مطالعات هزینه فایده شود و درصورتی که انجام چنین طرحی اقتصادی میباشدباید وزارت نیرو یا راساٌ و یا با مشارکت بخش خصوصی تغیررات مورد نظر انجام داده و فواید لازم را نصیب سیستم خود نماید و دیگر نیاز نباشد که هزینهها بر مردم تحمیل گردد و اگر هم طرح تعویض کنتورها اقتصادی نیست هیچ منطقی بر اجرای چنین طرحی نیست و نمایندگان محترم باید بر این گونه مصوبات تامل بیشتری داشته باشند و کشور و ملت را متحمل هزینههای نابخردی در سیستم تصمیم گیری مدیران ناکارآمد نکنند.
۵- مطابق قوانین موجود مشترکین برق در کشور یکبار هزینه خرید کنتور برق را هنگام اخذ انشعاب پرداخت نموده اند و مالکیت کنتور متعلق به وزارت نیرو میباشد و در طول زمان هم اگر کنتور خراب شود وظیفه شرکتهای توزیع برق است که نسبت به تعمیر و یا تعویض کنتور اقدام نماید و حتی بدون مجوز شرکتهای برق مشترکین برق حق هیچگونه جابجایی و تغییر محل کنتور را ندارند. حالا دولت تصمیم گرفته است برای افزایش درآمدها و کاهش مصرف برق، کنتورها را تعویض نماید تا با تعرفه پلکانی مبلغ بیشتری را از مردم دریافت کند و یا حتی با تکنولوژیهای نوین که بر این کنتورها متصل میشوند هزینههای جاری خود را کاهش دهد. اما سوال این است که چرا این هزینهها باید از جیب ملت پرداخت گردد. سوالی که باید از نمایندگان محترم پرسید این است که اگر شرکتها توزیع برق خصوصی بودند و دولتی نبودند هم نمایندگان محترم میپذیرفتند که چنین هزینههایی سنگینی به موکلین آنها تحمیل گردد؟ آیا نمایندگان محترم باور ندارند که چنین حاتم بخشیهایی از جیب ملت باعث کاهش هرچه بیشتر میزان بهره وری سیستم انرژی و افزایش ناکارآمدی شرکتها دولتی خواهد شد؟
۶- قطعا وقتی قرار است هزینههای تعویض کنتورها از جیب ملت و مشترکین برق پرداخت گردد وزارت نیرو اعمال نظارتهای لازم برای کاهش هزینهها نخواهد داشت و قیمت تمام شده کنتورها چندین برابر قیمت واقعی آن به مردم تحمیل خواهد شد. همچنین همه میدانند که به دلیل شرایط حاکم بر معاملات شرکتهای دولتی و وجود لایههای مختلف مدیریت، نظارت و اجرای کار در شرکتهای دولتی و هزینههای مترتب بر هر کدام از این لایه ها، هزینههای چندین برابری بر مردم تحمیل خواهد شد.
۷- آیا بهتر نبود دولت محترم به جای انداختن توپ در زمین مردم برای مدیریت مصرف انرژی و هزینه کردن از جیب مردم که مستلزم هزینههای بسیار بالا، تعاملات اجتماعی زیاد، ریسک مقبولیت اجتماعی و ارتقاء نارضایتی اجتماعی است طرحی ارایه میکرد کاهش مصرف انرژی بجای سمت تقاضای انرژی (البته پسندیده است) مدیریت و کاهش شدت مصرف انرژی در سمت عرضه صورت بگیرد و تلاش میکرد راندمان نیروگاههای حرارتی خود را که بطور میانگین ۳۷% درصد است ارتقاء ببخشد و بدون تحمیل هزینه بر مردم، مصرف انرژی را در سمت تقاضا که صددرصد در اختیار خود است مدیریت میکرد. امروزه راندمان نیروگاههای حرارتی برق در دنیا بطور میانگین بیش ۶۵% است که با اضافه شدن بخش استحصال حرارت برای تامین گرمایش در موارد تا بیش از ۸۵% هم افزایش یافته است. آیا در چنین شرایط و راندمان تولیدی که بر نیروگاههای حرارتی کشور حاکم است رفتن به سمت مدیریت تقاضا در اولویت است یا مدیریت و ارتقای راندمان تولید؟
۸- وقتی گفته میشود نمایندگان ملت! یعنی انتظار این است که هر وقت تعارضی بین منافع ملت با منافع هرمجموعه دیگری (دولت یا هر …) پیش بیاید نمایندگان باید سمت ملت بایستند. آیا در این مصوبه و مصوبههای مشابه آن نمایندگان سمت موکلین خود بودند و منافع موکلین را ترجیح دادند؟
۹- وقتی “بند الحاقی ۲” مصوبه فوق اشاره به مشترکین پرمصرف میکند، قطعا هدف و مقصد اصلی قانون گذار و دولت بعنوان پیشنهاد دهنده لایحه مشترکین پرمصرف خانگی نیست و مجری در وحله اول به سراغ مصرف کنندگان عمده که اساساٌ شرکتهای تولیدی بزرگ و مراکز خدماتی هستند که یا دولتی هستند و اساسا از این جیب به آن جیب است و یا بخش خصوص است که درحال حاضر اکثر این مجموعههای صنعتی و خدماتی خصوصی در حال احتضار و اکثراٌ رو به تعطیلی هستند این مصوبه با افزایش فشار بر آنها روند تعطیلی انها را تسریع خواهد نمود که نتیجه اش بیکاری بخش زیادی از شاغلین این شرکتها خواهد بود.
منبع: برق نیوز