بازنشسته ها دروزارت نیرو همچنان حکومت می کنند
داستان عجیبی شده است موضوع منع بکارگیری بازنشستگان. انگار در این مملکت بازنشستگی را فقط مرگ و بستر بیماری تعیین میکند نه حتی قانون اجباری. شهد شیرینی که این پیرمردان و پیرزنان در خدمت میبینند موجب شده آنها را از در هم که بیرون کنند از پنجره برگردند.
وزیر نیرو در اقدامی عجیب و رو به عقب دستورالعملی برای نحوه دور زدن قانون منع بکارگیری بازنشستگان به شرکتهای زیر مجموعه وزارت نیرو ابلاغ کرده است تا همین اندک افرادی که رفته اند را دوباره برگردانند شاید سهمی در تشدید بیکاری جوانان داشته باشد.
ابلاغیه جدید وزیر نیرو صراحتا اعلام میکند هرکاری کنید تا همین اندک بازنشستگانی که در یک سال اخیر از این وزارت خانه رفته اند تحت عناوین فریب دهنده دیگری دوباره به کار برگشته و مشغول شوند! این ابلاغیه قبلا نیز ابلاغ شده بود، ولی انتشار مجدد آن بعد از قانون منع بکارگیری بازنشستهها و آنهم توسط وزیری که شایسته گزینی را هدف قرار داده است عجیب است.
پس از ابلاغ قانون منع بکارگیری بازنشستگان و فرصت چندماه برای بازنشسته کردن افراد مشمول قانون، وزارت نیرو هیچ لیستی از مدیران بازنشسته خود منتشر نکرد و پیگیریهای ما در گرفتن آمار تعداد بازنشستگان ناشی از این قانون در وزارت نیرو راه به جایی نبرد.
شکی نیست که بازنشستگان جزو سرمایههای مملکت بوده و حفظ شانیت آنها ضروری است، ولی جوانان هم سرمایه ترند و هم شانیتشان از آنها کمتر نیست. بیکاری جوانان با انگیزه، پرانرژی و سالم از بکارگیری بازنشستگان به مراتب مهمتر و ضروریتر است البته اگر به فکر منافع ملت و مملکت باشد وگرنه…
وزیر نیرو در نامه ابلاغی به شرکتهای زیر مجموعه اش به صراحت اعلام کرده است که سازوکار مناسب برای بهره مندی از دانش، تخصص و تجربیات بازنشستگان متخصص و باتجربه در زمینههای مختلف کاری از جمله حوزههای فنی، مدیریتی، آموزشی، تحقیقاتی و مشاورهای ایجاد نمایید.
وقتی قانون به صراحت ممنوعیت بکارگیری بازنشستگان را تصویب کرده است چه دلیلی دارد شرکتهای وزارت نیرو در پی برگرداندن دوباره آنها به کار باشند. چه دانش و تخصصی دارند که در جوانان نیست؟
وزیر نیرو در جای دیگر تاکید میکند: واگذاری فعالیتهای فنی، رفاهی و قابل واگذاری به بخش خصوصی، به تشکلهای ذیصلاح کانون بازنشستگان در چارچوب ضوابط و مقررات مربوط. در جای دیگری بر ایجاد شرایط جذب و بکارگیری فرزندان بازنشستگان تصریح کرده است.
بکارگیری فرزندان بازنشسته ها هم از آن دسته قوانین و موضوعات ناعادلانهای است که در کشور ما باب شده و محلی برای چپاول آقازادهها و ژنهای برتر گردیده است. چرا باید وزیر نیرو دم از شایسته گزینی در سطح مدیران ارشد بزند، ولی اجازه دهد فرزند یک بازنشسته که مشخص نیست چه سطح توانمندی و دانشی دارد صرفا چون پدرش یک جایگاه شغلی داشته در آن سازمان استخدام شود؟ ژن خوب در همه سطوح مسئولیتی قابلیت بهره برداری دارد. کسی که بواسطه توانمندی والدین در جایگاهی قرار گیرد که خود شرایط و توان قرار گرفتن در آن را نداشته، ژن خوب نامیده میشود. آقای اردکانیان کمی دور و برتان را نگاه کنید حتما ژن خوبها را خواهید دید.
واقعیت این است نه ژست مترقی و فرنگ مابانه وزیر نیرو و نه ژست اصلاح طبی و حتی شایسته گزینی اش نتوانسته است واقعیت رفتاری و برخوردی وزیر نیرو و اطرافیانش را بپوشاند.
شرکتهای خصولتی زیر مجموعه وزارت نیرو چنان متنوع و گسترده هستند که اگر یکی هم در بخش دولتی بازنشسته شود به سرعت در شرکتهای زیرمجموعه خصولتی برای استفاده از رانت اطلاعاتی و ارتباطی جذب میشوند تا همچنان سیکل بسته مدیریت ناکارآمد در وزارت نیرو ادامه یابد. برخی از این چنین افرادی که هم اکنون در هیات مدیرههای شرکتهای بزرگ و تاثیرگذار وزارت نیرو و به ویژه صنعت برق حضور دارند در صورت بیکاری عرضه اداره یک دکه روزنامه فروشی را هم ندارند چه رسد به اینکه الان بخواهند برای صنعت معظم برق، برنامه خروج از بحران بریزند.
اگر همین امروز همه افراد بالای ۵۰ سال در صنعت برق را بازنشسته کنید قطعا وضع از شرایطی که امروز در آن گرفتتاریم بدتر نخواهد شد. افکار پوسیده و سنتی نمیتواند برای سیستم مدرن، سریع و خلاق امروزی برق فایدهای داشته باشد چه اینکه بخواهد تجربه آنان را بکار ببندد. به بهانه استفاده از تجارب بالای بازنشستگان، افکار عمومی را گول نزنید و بجای ابلاغ چنین نامههایی در پی جذب نخبگان واقعی و جوان باشید. بازنشستگان هر وضعیت معیشتی که داشته باشند شرایطشان به مراتب بهتر از وضعیت جوانان فارغ التحصل فعلی ماست.
واگذاری فعالیتهای فنی و رفاهی به تشکلهای ذیصلاح کانون بازنشستگان میتواند منشاء فسادهای گوناگون شود. مثالهای درخشان آنرا در شرکتهای تعمیرات و نگهداری، تعاونیهای برقی، مراکز ورزشی تفریحی صنعت آب و برق میتوان یافت. نمونههای بارزی از مدیران مختلف برقی را میشناسیم که در زمان مسئولیت دولتی، انواع حمایتهای نامحسوسی را از یک شرکت خاص داشته اند و از قضا و کاملا اتفاقی بعد از بازنشستگی اجباری سر از آن شرکتهای خصوصی و خصولتی درآورده و خود یا دیگر اعضای خانواده شان سمت گرفته اند. این شرکتها حیات خلوت مدیران دولتی و مسئولان ما شده است واگر میخواهیم قانون به طور کامل اجرا شود، نباید امکان دور زدن آن را به افرادی که بازنشست شده را با عناوین فریبنده دیگر و در جایگاههای به ظاهر غیردولتی که دستی در بودجه دولتی دارند، فراهم کنیم. کرکره حیاط خلوتها در ادارات و سازمانهای دولتی باید کشیده شود.
به وزیر نیرو و دیگر مدیران ارشد برقی توصیه میکنم برای امتحان هم که شده یک اگهی استخدامی مهندس برق با حقوق ماهی ۱.۵ میلیون تومان و حتی بدون بیمه بزنید تا عمق فاجعه را ببینید. بعد در این شرایط یک بازنشسته درپی گرفتن اضافه کاری بیشتر، استفاده از خدمات رفاهی گستردهتر و مزایای شغلی بالاتر و… است.
منبع: برق نیوز