اوضاع نابسامان معاونت تحقیقات و منابع انسانی وزارت نیرو
وضعیت موسسات و ارگانهای زیرمجموعه معاونت منابع انسانی وزارت نیرو خوب نیست و بخش قابل توجهی از انرژی این حوزه به دلیل بلاتکلیفی مدیریتهای نامشخص و شرایط ناپایدار مدیریتی هدر میرود. معاون منابع انسانی جدید وزیر نیرو را که برای سرو سامان دادن به اوضاع وخیم منابع انسانی در صنعت آب و برق از خارج از مجموعه وزارت نیرو به این حوزه وارد کرده اند نه تنها نتوانسته است سر و سامانی به این بخش مهم از وزارتخانه نیرو دهد که به نظر میرسد تحت مداخله مستقیم وزیر نیرو برای تعیین سمتهای مدیریتی زیرمجموعه اش، خودش نیز در بلاتکلیفی است و بعید نیست اگر اولیاء یزدی نبود ماجرایی که دامن عباس سروش در بخش آب را گرفت برایوی نیز اتفاق بیفتد.
دو دفتر از دفاتر ذیل معاونت تحقیقات ومنابع انسانی وزارت نیرو بیش از یکسال است که با سرپرست اداره میشوند و عملا متولی مشخصی ندارند، علیالخصوص مدیرکل تحقیقات و آموزش. تکلیف موسسه علمی کاربردی صنعت آب و برق نهایی نمیشود و هر روز اخبار و شایعات جدیدی درباره آن موسسه طرح میگردد. ماه هاست مجادلات درون سازمانی در موسسه علمی-کاربردی صنعت آب و برق ادامه داشته و بیم انتصاب فردی خارج از سازمان این مجموعه را در تنش مستمر نگه داشته است. موسسه آموزش و تحقیقات مدیریت (کرج سابق) با یک فرآیند غیرقانونی احیا شده و به عنوان مدرسه پیرمردها، بازنشستگان وزارت نیرو را در خود جای داده و بلاتکیف رها شده است.
در زمان مسئولیت همین بازنشستگان محترم در وزارت نیرو بخشنامههایی جهت ایجاد رانت به نفع ایشان (موسسه تحقیقات و آموزش مدیریت) صادر و اجرایی گردیده بود. تقریبا میتوان ادعا کرد موسسه تحقیقات آب به شرایط حیات نباتی رسیده است و هیچ پروژه فعالی در آنجا در حال انجام نیست و این دستگاه اجرایی قادر به ایفاء نقش موثری در صنعت آب کشور نیست.
در چنین وضعیتی از نظر اداری و با محدودیتهای متعدد بودجهای که در سالیان اخیر تقریبا تمامی دستگاههای اجرایی با آن گریبانگیر هستند، پژوهشگاه نیرو توانسته است طرح ابلاغی وزارت نیرو مبنی بر تغییر ماموریت از “انجام تحقیقات” به “مدیریت تحقیقات” را با کمی و کاستیهایی اجرایی نماید.
تاکید بر این موضوع به معنی بیاشکال بودن جمیع فعالیتهای اجرا شده در پژوهشگاه نیرو نیست. حتما فعالیتهای اجرا شده نیازمند اصلاح، رفع نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت هستند و با توجه به اینکه تقریبا میتوان ادعا کرد اولین تجربه کشور در این حوزه است (پروژهای با این رویکرد مدیریتی در حوزه فعالیتهای تحقیقاتی در کشور اجرا نشده است)، حتی در برخی موارد نیازمند بازبینی اصولی است.
هدف از این نوشتار توجیه فعالیتهای احیانا غلط انجام شده نیست بلکه تاکید بر این مهم است که در شرایطی که سایر سازمانها تقریبا در کمای سازمانی به سر میبرند و هیچ پروژه توسعهای در آنها فعال نیست، پژوهشگاه نیرو موفق شده است تا نسبت به یک دگردیسی جدی اقدام نماید.
تغییر ریاست پژوهشگاه نیرو حتی اگر بدلیل بازنشسته بودن مدیریت فعلی آن صورت گیرد در صورتی موفق خواهد بود که اولا سریعا مدیر جدید منصوب شود و ثانیا فردی در این سمت گمارده شود که بتواند رسالت این مرکز در انجام پژوهشهای کاربردی صنعت برق به درستی ادامه دهد.
به راستی آیا مدیر کل آموزش و تحقیقات وزارت نیرو کم اهیمتتر از رئیس پژوهشگاه نیرو است که بیش از یکسال با سرپرست شود؟ و آیا معقول است در شرایط فعلی قبل از تعیین تکلیف مسئول آن پست؛ مجددا سازمانی دیگری را از ثبات مدیریتی خارج نماییم و مجددا با سرپرست اداره نماییم.
ساختار مدیریتی وزارت نیرو علی الخصوص در حوزه تحقیقات و منابع انسانی اثبات نموده است که به جهت ضعف تصمیمگیری قابلیت انتصاب مستقیم رئیس را نخواهد داشت و یقینا نسبت به انتصاب سرپرست اقدام خواهد نمود و این بدین معنی است که یک مجموعه بلاتکلیف جدید به مجموعههای بلاتکلیف قبلی افزوده شود. واقعا با چه تدبیری این تصمیمات در وزارت نیرو اتخاذ میشود؟
بخش منابع انسانی این معاونت در دوره اردکانیان به فراخوانهای شایسته گزینی محدود شده است. این معاونت حتی از اعلام دقیق آزمون استخدامی جدید یا شرایط تعیین وضعیت اپراتورهای برق و… عاجز است. جرات تصمیم گیری به طرز عجیبی کاهش یافته و مدیران ترجیه میدهند هزینههای تصمیم گیری در موضوعات اساساسی را به دوش نکشند.
منبع: برق نیوز